استاد علوم سیاسی پژوهشگاه علوم انسانی معتقد است: یکی از راههای تبیین، نشان دادن تاریخ است. برای همین هم دشمنان بر تاریخ بسیار سرمایهگذاری میکنند و با کمک فیلم، عکس و کلیپ به تحریف تاریخ م.
به گزارش ایسنا، به نقل از دفتر حفظ و نشر آثار حضرت آیت الله خامنه ای، «در این جهادی که وجود دارد، در این جنگ بیامانی که وجود دارد بین اسلام و کفر، بین حق و باطل، بین روایت دروغ و حقیقت -این جنگی وجود دارد. است بین اینها- ما در کجای این طرف قرار داریم و حضور داریم؟ » ۱۴۰۰/۱۱/۰۳
«جهاد تبیین» موضوعی است که ماه های اخیر در بیانات حضرت آیت الله خامنه ای از رهبر انقلاب اسلامی متفاوت است. «« جهاد تبیین »یک فریضه است. «جهاد تبیین» یک فریضه قطعی و یک فریضه فوری است[باید اقدام کند]. » ۱۴۰۰/۱۱/۱۹
ابی عمومی که همه افراد جامعه در جنگ رسانههای دشمن علیه حقایق انقلاب اسلامی مردم ایران، مخاطب د ن مسئولین در این زمینه وظایف سنگینی بر دوش دارند.
آنچه در ادامه میخوانید گفتگو با دکتر موسی نجفی، استاد علوم سیاسی علوم انسانی است که به پژوهش تبیین حوادث تاریخی و ارائه روایت صحیح از واقعیات دوران معاصر پرداخته است.
جمینه و دلیل طرح موضوع «جهاد تبیین» از سوی رهبر انقلاب در این برهه از زمان چیست؟
بحث تبیین صرفاً ربطی به این دوره ندارد و همیشه باید از انقلاب تبیین داشته باشد و نسبت به مسائل، کام. الآن بهدلیل شرایطی که در کشور وجود دارد، -البته از اول انقلاب هم رسانه های خارجی فعال بودند و جهت دهی افکار عمومی را برعهده داشت- فضای مجازی بسیار قویتر شده و بسیاری از مباحث کوتاه و نقطه گذاری شده و ذهنیات و مردم را هدف قرار می دهند. بیعی است که ما در برابر آنها باشیم. بحث های هم مهم است و باید با ابزار فکری، عقلانی، هنری، فلسفی و مذهبی بتوانیم تبیین خودماش.
فکر میکنید چه لطماتی از عدم تبیین در تاریخ معاصر بعد از انقلاب برای ما بهوجود مده؟
تاریخ معاصر ایران را از مشروطیت آغاز میکنند. در آن زمان، بیشتر روزنامه و شبنامه بهعنوان رسانه کار میکرد. روههای مذهبی در کار تشکیلاتی و رسانههای گروههای غربگرا عقبتر بودند. نها از این برتری استفاده کنند. حتی یکی از عواملی که جریان مشروطه را عوض کرد و برای کودتای رضاخانی زمینهسازی کرد، عدم تبیین بو. این عدم تبیین باعث شد انقلابی که به نام آزادی و عدالت بود به دست دیکتاتوری مثل رضاخان بیفتد و قرار بود راه نفوذ بیگانگان بسته شود، اما انگلیس و دیگر نیز از راه دیگری از طریق رضاخان وارد شدند. قهرمانان هم جابهجا شدند و شخصیتی مانند شیخ فضلالله نوری به شهادت رسید. کول کشید تا مردم دریابند که چه رهبری را از دست داده اند. این بهدلیل عدم تبیین و تحلیل مردم بود.
«را «جهاد تبیین» بهمعنایی خاص و با قدرت در سالهای تاریخ معاصر وجود ندارد؟
نمیتوانم بگویم وجود ندارد، پس این انقلابها چیستند که بهوجود آمدند؟ نهضت نفت، انقلاب اسلامی و انقلاب مشروطه نتیجه حرکت بیداری اسلامی و «جهاد تبیین» بودهاند. پاسخ دهید شید بتوان گفت در حجیید که انقلب صوتگرفه دیشمنان تونستند تا آنت آناندند و آنت شکست و آن را. همین که انقلاب اسلامی رخ داد، یعنی «جهاد تبیین» خودش را کرده و دشمنی دارد که با کمک تبلیغات خود در برابر رخداد این انقلاب مقابله کند، ولی بعد از آن دشمنان از رسانه های برتر خود استفاده می کنند و تغییر جهت دهی افکار عمومی. را بلد بودند اما جناح مذهبی و انقلابی و متدینین در عینی که میتوانند از وسایل کاربردی استفاده کنند، به ابا بپردازند. به همین دلیل در دوره قبل از انقلاب شکستند، زیرا جناح در مقابل فکر نمیکرد که در مساجد، منابر، حسینیهها و دیگر اماکن مذهبی چنین قدرتی برای تبیین افکار عمومی وجود داشته باشد. این را اولین بار حضرت امام رحمهالله علیه در تاریخ معاصر کشف کرد که از این ابزار مذهبی و دینی استفاده کرد و انقلاب بزرگ دینی و اسلامی بهراه انداخت. این نشانگر آن است که غلبه صورت گرفته، اما کافی نیست. ون دشمن ضد آن را میسازد و باید تبیین صورت بگیرد. ابزارهای سنتی و مذهبی هم بعد از گذشت چهل پنچاه سال باید تغییر کند در آنها صورت گرفته و بهروزرسان اما این انجام نشده است.
شما اشاره کردید که باید روی شیوه ها کار کرد. در حوزه تبیین تاریخی چه سازوکارهایی باید بپیوندند که این تبیین را در آینده بهتر به خانه بپیوندد؟
یکی از راههای تبیین، خود تاریخ و عبرتگرفتن از آن است. مانند فردی که یکبار ورشکستهشده و ضرر کرده است، دوباره در همان نقطه سرمایهگذاری میکند. سی به او میگوید که بیا این را بخوان، زیرا کسانی که قبل از تو از این راه رفتند، شکستند و ه. یکی از راههای تبیین، نشاندادن تاریخ است. برای همین هم دشمنان بر تاریخ بسیار سرمایهگذاری میکنند و با کمک فیلم، عکس و کلیپ به تحریف تاریخ م. مثلاً، در مورد تاریخ پهلوی بسیار می شود که یک دوران طلایی این دوره نشان می دهد، بیشتر. دوره پدر و پسر بسیار سیاه بوده و سخت است که آن را طلایی جلوه داد. بهدلیل فشار اقتصادی و تحریمهایی را که اکنون در جامعه وجود دارد، به تبیین نیاز دارد، بیشتر میشو. یکی از تحریم ها همین جهت دهی به افکارعمومی است تا مردم را به این سمت ببرند که نشان دهند از اینکه نیاز شما را پاسخگو باشد، ناتوان است; بنابراین، باید رژیم گذشته را پررنگ کنند. همه موارد به هم ربط پیدا میکنند. یکی از جاهایی که دشمنان غیر از معیشت و اقتصاد هدف قرار می دهند، افکار مردم است. ممکن است، برای مقابله با آنها راههایی وجود دارد که یکی از آنها تولید اقتصادی است و دیگری تولید میکند یعنی فرهنگی و تولید فکر در مقابله با تولید تحریم بسیار مهم است. «جهاد تبیین»، نقطه تولید فرهنگی در مقابله با تحریمهاست. تحریمها دو جبهه دارند. فرهنگی و روانی، اقتصادی و معیشتی. معیشت مردم باید با تولید اقتصادی درست شود، اما جبهه فرهنگی را باید با تولید فرهنگی و فکری سروسا.
سیره تبینی امام خمینی رحمه الله علیه و رهبری در ۴۳ سال گذشته چه شاخص هایی دارد؟
امام رحمهالله علیه درگیر صورتمسله شاه، آمریکا و جنگ بودند. رهبر انقلاب در دوره پس از جنگ بودند، ولی عوارض و سختیهای جنگ همچنان پابرجا بود و جبههگیری. برخی از مسائل در دوره امام خمینی رحمهالله علیه بهاجمال بود، ولی در دوره رهبر انقلاب بهتفصید و. جامعه مسائل مربوط به رژیم قبل را پشت سرگذاشته و جنگ نیز پایان یافته بود، اما در اینجا صورتمسلله که کل کشور چگونه باید اداره شود. به نظر من، حضرت امام خمینی رحمهالله علیه بیشتر بحث انتقال به سطح نظام بود و رهبر انقلاب بیش از حد.
به نظر شما مؤسسات تاریخی و پژوهشکدهها چه نقشی میتوانند در «جهاد تبیین» داشته باشند؟
«جهاد تبیین» دو صورت دارد. یکی از گروه مخاطب را هدف قرار داد که یک گروه آنها نخبگان را هدف قرار میدهند و خواص و گروه دی. یعنی یکی بهطرف قاعده هرم و دیگری بهطرف رأس هرم حرکت میکند. تبیین برای این دو گروه با یکدیگر فرق میکند. تبیین گروه باید علمیتر بوده و بر اساس تعیین متقن و عقلانیتر باشد، ولی تبیین گروه عوام، توده و مردم عادی در عین حال که باید عقلانیت را در خود داشته باشد، باید تبلیغ، حماسه، ادبیات، هنر و سینما را هدف قرار دهد. زیرا مردم عادی به این زمینهها گرایش دارند. مردم عادی بهسمت اسناد گرایش دارند و به سراغ اسنادی نمیروند که در رژیم پهلوی بوده و نشان میدهد که رضاشاه وابسته به فلان ککور خارجی بوده است. مردم این را قبول دارند، اما برای نشان دادن آن به نسل جوان و مردم عادی آثار هنری بیشتر و بهت را تحت تأثیر قرار می دهند. در این زمینه غربیها بسیار قوی هستند و کار میکنند و بیکار نمینشینند، هم از رسانه و هم در شرایط. برای همین هم وقتی شورش میشود و نارضایتیهای اقتصادی بهوجود میآید، رسانه و فضای مجازیشان بهکاکرد.
با این فرضیه که ما در علوم انسانی متکی به چارچوبها و نظریههای اندیشهای هستیم، در چنین مواردی
اینگونه نیست که انحصار آن در دست غربیها باشد، بلکه نظریات ما هم وجود دارد و اینگونه نیست که همه جا را اغغال کنند و ما بیدستوپا نشسته باشند. در این زمینه بسیار کار شده است. همین انقلاب در چهارچوب نظریات اسلامی ما به پیوست. نها انقلاب را به این صورت تحلیل کردند که یکی بر پایه کتابهای علمی دانشگاهی یوده و گروه دی است این در گروه ها و … سریز می شود. نها مدلهای دیگری هستند که میگویند انقلاب فریب بوده و مردم اشتباه کردهاند. در اینجا هم دهها تئوری و نظریه وجود دارد و ما ساکت نبودهایم. در مقابل آنها این تئوریها گذاشته شده و اینگونه نبوده است که ما ساکت بمانیم. در برخی از رشته های دانشگاهی غلبه بر نظریات غربی است، اساتید هم بیشتر آنها را تدریس می کنند و نظر ذهن جوانان و دانشجویان را برای استفاده از نظریات غربی اشغال می کنند.
در آخر اگر نکتهای هست، بفرمایید؟
در شرایط دهه پنجم انقلاب، باید دقیقاً برعکس فضای یأس و انحطاطی باشیم که تلاش می کند برای انقلاب ترسیم کند، حرکتی انجام دهد و در مقابل آن انحطاط، اطلاعات را هدف قرار دهیم و در مقابل جامعه امید و نکات مثبت را بیشتر تبیین کنیم. به نظر من، جامعهای که امیدش را از دست دادن، دلمرد میشود. انقلاب با دلمردگی میانهای ندارد. افق روشن آینده و راه سختی که درستایم را باید باید تبیین کنیم.
انتهای پیام